شاهچراغ.

من نه میخوام تقصیر رو گردن کسی بندازم نه چیز دیگه ای.

فقط به عنوان یه انسان یه چند تا سوال دارم:

۱.چطور فرد مسلح تونست وارد حرم بشه ؟ حراست حرم و نیرو های امنیتی کجا بودن؟

۲.اون موقع اون طرف سلاحش دچار مشکل شد چرا نگرفتینش ؟

۳.چرا انقد همه چی برای اطلاع رسانی آماده بود؟

۴.چرا هماهنگی برای اعلام ملیت متجاوز و به اصطلاح تروریست ندارید؟

۵.چرا دوتا از جنازه ها رو دوباره شمردید؟(چیزی زدید؟:/)

شیرازم،زاهدانم،کردستانم،مازندرانم،تهرانم،خوزستانم،ایرانم،وطنم،غرق در خون اند.

ایرانم تسلیت.

    • 𝐒
    • Thursday 5 Aban 01

    به امید این روز.

  • نظرات [ ۱ ]
    • 𝐒
    • Friday 29 Mehr 01

    فاقد عنوان

    در جنگی مقابل مصر باستان، ایرانیان ازگربه بعنوان سپر استفاده کردند و پیروزشدند. زیرا در آن دوره مصریان گربه پرست بودند و آسیب رساندن به گربه در آیین‌ شان ممنوع بود.

    وای این کیوت ترین چیزی بود که خوندم TT


    اشتباه تایپ کردن از سس دستی نیست از باهوشیه و بخاطر اینکه مغز این افراد چند بعدی هست و نمیتونه تمرکز کنه رو تایپ کردن معمولا اشتباه تایپی زیاد دارن.

    بیا،حالا هی بما بگید خنگ:"

    • 𝐒
    • Friday 29 Mehr 01

    مینهی

    بیا خ خانوم :".

    .

    .

    به پست های بی محتوا بنده عادت ندارید؟عادت کنید تا رستگار شوید.

    • 𝐒
    • Thursday 28 Mehr 01

    برو که بی حقیقتی ، تو قلب من‌ جا نیست.

  • نظرات [ ۱ ]
    • 𝐒
    • Thursday 28 Mehr 01

    از اینکه؛

    از اینکه به دوستام اعتماد میکنم میترسم،الان اومدم شیراز و در قدم اول، عصری رفتم خونه یکی از دوستای صمیمیمکه چهارتای دیگشونم اونجا بودن و خب مثل همیشه به خودم قول دادم دهنمو بسته نگه دارم ولی بازم نتونستم،احححح.با اینکه الان دوساله باهم دوستیم ولی هر وقت بهشون یه چیزی میگم بعدش انقدری پشیمون میشم  که دلم میخواد گریه کنم،واییییییییییی :"

    • 𝐒
    • Wednesday 27 Mehr 01

    تو او چشای خووِت،سنبل می کارُم.

    • 𝐒
    • Tuesday 26 Mehr 01

    به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد.

    به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد

    به جویبار که در من جاری بود

    به ابرها که فکرهای طویلم بودند

    به رشد دردناک سپیدارهای باغ که با من

    از فصل‌های خشک گذر میکردند

    به دسته‌های کلاغان

    که عطر مزرعه‌های شبانه را

    برای من به هدیه میآورند

    به مادرم که در آئینه زندگی میکرد

    و شکل پیری من بود

    و به زمین، که شهوت تکرار من، درون ملتهبش را

    از تخمه های سبز میانباشت، سلامی دوباره خواهم داد

    میآیم، میآیم، میآیم

    با گیسویم: ادامهٔ بوهای زیر خاک

    با چشمهام: تجربه‌های غلیظ تاریکی

    با بوته‌ها که چیده‌ام از بیشه‌های آنسوی دیوار

    میآیم، میآیم، میآیم

    و آستانه پر از عشق میشود

    و من در آستانه به آنها که دوست میدارند

    و دختری که هنوز آنجا،

    در آستانهٔ پر عشق ایستاده، سلامی دوباره خواهم داد

    فروغ فرخزاد-

    • 𝐒
    • Tuesday 26 Mehr 01

    یعنی؟

    ۱.یعنی من نباید ذره ای آرامش داشته باشم؟T-T 

    ۲.مدرسه ای که ساعت ۲ و نیم طعطیل شه به درد عمم میخوره.

    ۳.خستمه.

    ۴.فردا دوازده ساعت مدرسه داریم.

    ۵.خوابگاهی بودن هم گوهه هم خوب.

    ۶.گربه میخوام.

    ۷.گربه قشنگه.

    ۸.امروز تو مدرسمون بهمون گفتن فردا بهتون کباب ترکی میدیم ذوق کردم،کباب ترکی دوست دارم.@_@

    ۹.شیمی رو کامل شدم.

    ۱۰.خوابم میاد ولی فردا ادبیات امت داریم.

    ۱۱.یطوری عجیبی خستم،به والله که من تو خواب برای خدا کار میکنم.وگرچه این همه خستی در طول روز حتی بعد از خواب طبیعی نیستㅠㅠ

    ۱۲.دیروز کلا از ۱۲ صفحه امت شیمی داشتیم بعد حدس بزنید من چند ساعت همین ۱۲ صفحه رو خوندم؟ ۷ ساعت و نیم.عملا به چیز رفتم :")*گریه

    ۱۳.اهنگ جدید لسرافیم بامزه بود.

    ۱۴.منتظر کامبک کویین لانامㅠㅠ

    ۱۵.ولی بیاید قبول کنیم خواننده ای مثل لانا دیگه نمیاد و نبوده.

    ۱۶.همینا دیگه،سخن خاصی ندارم.

    ۱۷.پست  ثنا طور🤦🏻‍♀️🦭💚

  • نظرات [ ۸ ]
    • 𝐒
    • Tuesday 26 Mehr 01

    سوال :>

    با چه کسی/کسایی تو بیان خیلی صمیمی هستید و دوستید؟

    یا با چه کسایی دشمن*اسمشو نمیخوام بگید فقط بگید دشمن کسی هستید یا ن:"

    .

    خودم کسایی دوستشون دارم: پریسا،مینهی،لیل،جیوو و کاترین و انیسا

    با اینا هم حال میکنم:ثنا،سحر،حضرت پشمک و دوستای جدیدم

    ولی با کسی دشمن نیستم و این بدهT-T

    دلم میخواد داشتم باشم با یکی بپرم بهش،آخه این که نشد ، ینی با همه مهربون باشم

    وای دارین منو واردار به خودکشی می کنید خدایا کمکㅠ-ㅠ

  • نظرات [ ۲۴ ]
    • 𝐒
    • Monday 25 Mehr 01
    𝑊ℎ𝑎𝑡𝑒𝑣𝑒𝑟 𝑜𝑢𝑟 𝑠𝑜𝑢𝑙𝑠 𝑎𝑟𝑒 𝑚𝑎𝑑𝑒 𝑜𝑓
    ℎ𝑖𝑠 𝑎𝑛𝑑 𝑚𝑖𝑛𝑒 𝑎𝑟𝑒 𝑡ℎ𝑒 𝑠𝑎𝑚𝑒
    "Wuthering Heights – Emily Bronte”
    منوی وبلاگ